سند راهبردی تحول
سند راهبردی تحول در سازمان به منزله سندی می باشدکه با ترسیم الگوی برنامه ریزی راهبردی به چشم انداز سازمان درمسیر اجرای اهداف و برنامههای راهبردی ترسیم شده درآن توجه دارد. در این کتاب با توجه به معیارهای پذیرش ترسیم شده دراستانداردهای بین المللی توسعه، طرح ریزی و اجرای برنامه مدیریت فرآیندها درسازمان را مورد توجه قرار میدهد. طرح ریزی که در آن هدایت، نظارت و کنترل از جمله پیش شرطهای اساسی برای حصول اطمینان از صحت عملکرد نظام مدیریت موجود در سازمان در رابطه با تحقق اهداف و آرمانهای مشخص شده در سند راهبردی میباشد.
در ترسیم سند راهبردی سازمان از جمله اصولی که میباید مورد توجه قرار گیرد، ذکر این نکته است که فرآیند اجرایی هرفعالیتی، مستلزم هدایت، نظارت و کنترل است که برای امکان پذیر بودن نتایج نهایی و مطابقت آن با فرضیه، نظریه، هدف و استراتژی از پیش تعیین شده، میباید بکار گرفته شود.
در برنامه ریزی و اجرای راهبردهای اصلی ترسیم شده درسند راهبردی تحول در سازمان با درنظر گرفتن مختصات اجرای برنامه (رعایت اصول پیش نیازی فرآیندها نسبت به یکدیگر) موضوع هدایت و نظارت بر چگونگی نحوه اجرای برنامه امری مستمر است که میباید در هنگام اجرای فعالیتها از روند انجام کارهای مورد نیاز، اطمینان حاصل شود و درابتدای کار با بررسی و پرسش در باره اهداف فعالیت آغاز می شوندو در طول اجرای آن ادامه مییابد. در این زمینه با هدایت پیشرفت کار و مقایسه آنچه انجام پذیرفته با آنچه که انجامش مورد نیاز ویا انتظار بوده است، میتوان اثرات هدایت را درمسیر فعالیتها، مشاهده کرد و بر حسب ضرورت، در مورد تغییرات و یا در باره ادامه و یا قطع آن تصمیم گیری کرد.
در واقع با هدایت، نظارت و کنترل براجرای فعالیتهای مشخص شده در سند راهبردی تحول در سازمان، این امکان فراهم میشود که نتایج کار را به موقع، درست ومنطبق با برنامه وبودجه پیش برد و با تصمیمات اصلاحی به اجرای آن سرعت بخشید و با اطمینان بیشتری به پیش رفت. بدین ترتیب در هر لحظه میتوان با مراجعه به برنامه زمان بندی و گزارشهای پیشرفت کار، ارزیابی و کنترل فعالیتها را در تناسب با معیارهای پذیرش مشخص شده در سند راهبردی تحول سازمان در اختیار گرفت.
در بررسی مختصات سند راهبردی تحول درسازمان از جمله اصولی که به و ضوح بر ارزش و اهمیت آن میتوان پی برد: اصولی همچون هدایت، نظارت و کنترل فعالیتهایی میباشد که در قالب برنامههای اجرایی بر اهداف و استراتژیهای ترسیم شده در سند راهبردی تحول درسازمان تمرکز دارد.
فرآیندهای نظارتی و کنترلی را میتوان تحت سه عنوان طبقه بندی کرد، نخست مقدماتی یا پیشگیری که در آن کوشش میشود ابزارهای نظارتی و کنترلی برای پیشگیری از بروز انحراف در فرآیندها بکار گرفته میشوند. رویکردی که به طور معمول قبل از شروع هر اقدامی بکار گرفته میشوند، دوم نظارت و کنترل همزمان با اجرای فعالیتها است. این روش، ابزارهای نظارتی و کنترلی را همزمان با اجرای فعالیتها بکار میگیرد و هدف از آن تطبیق دادن فعالیتها با برنامه از پیش تعیین شده است. سومین رویکرد را میتوان در قالب نظارت و کنترل در مرحله نهایی مورد توجه قرار داد. رویکردی که کوششهای به کار گرفته در آن، معطوف به بررسی نتایج حاصل از فعالیتها است وبه این سؤال پاسخ میدهد که آیا نتایج با پیش بینیهای مورد انتظار مطابقت دارد یا خیر و اگر ندارد میزان انحراف از آن چقدر است ؟!
1-1-1-توسعه نظام آموزشی و نقش آن در برنامه ریزی توسعه بهره وری
مسلماً یکی از مهمترین ارکان پیشرفت هرجامعه، آموزش آن جامعه است و تجربه نشان داده است که چگونگی نحوه اجرای برنامههای آموزشی در جامعه میتواند در مسیر رشد و توسعه و برنامه ریزی تحول وتوسعه بهره وری آن جامعه از نقش بسزایی برخوردار باشد.
این رویکرد دراقتصاد دستگاهی نیز از آثار خاص خود برخوردار میباشد. یک سازمان پیشرفته، قطعاً از سیستم آموزشی مدرن و مترقی برخوردار است و این سیستم مترقی، مسلماً در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی و نقش اجتماعی سازمان درجامعه میتواند تاثیرگذار باشد. دراین راستا مطالعه تجارب علمی و عملی کشورهایی که دراین زمینه، اقدامات مثبت و موقعیت مناسبی داشتهاند، مفید وموثر است. در بررسی سیر تحولات مجموعههای صنعتی و خدماتی پیشرفته، این مطلب کاملاً مشهود است که این مجموعهها با آینده نگری دقیق و سرمایه گذاری فراوان درحوزه آموزش مسیر دستیابی به اهداف و برنامههای توسعه را برای خود هموار نمودهاند، و دراین حوزه از برنامه ریزیهای مناسب بهره بردهاند.
با نگاهی به روند کمی و کیفی آموزش در بین مجموعههای صنعتی و خدماتی موفق در سطح جامعه جهانی، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، در دهههای اخیر، به خوبی متوجه این مطلب میشویم که ارتقای کیفیت نظام آموزشی در هرسازمان، موضوعی ارزشمند است که توانسته آثار خود را در رشد وتوسعه بهره وری در سازمان به منصه ظهور گذارد.
موضوعی که همواره مورد توجه مسئولین سازمان بوده و درقالب بازنگری و به روز سانی آن نیز نیازمند برنامه ریزی استراتژیک و مطالعه به عنوان یک محور تخصصی بوده است. مهارتی که بر پایه شناخت وضعیت موجود نظام آموزشی در سازمان و بررسی الگوهای مناسب توسعه فعالیتهای آموزشی در سازمان توانسته است به عنوان یکی از ابزارهای توسعه و بهبود عملکرد سازمان مورد توجه مدیران آن سازمان قرار گیرد.
از ویژگیهای بارز یک نظام آموزشی پویا و اثربخش دریک سازمان میتوان به استفاده آن سازمان از برنامه ریزی استراتژیک به عنوان یک فرآیند پویا با دورنگری نسبت به واقعیات وموقعیت های موجود در سازمان اشاره کرد. برنامه ریزی استراتژیک که با رویکرد بهره برداری از مدلهای منطقی اجرا در طرح ریزی استراتژیک به راهبردها و تاکتیکهای مؤثر برای رسیدن به فردای بهتر در نظام آموزشی سازمان میپردازد.
دراین نوع برنامه ریزی، مشارکت کلیه ذی نفعان برمبنای بازاندیشی، موجب میشود تا درقالب استفاده از سازوکار برنامه ریزی استراتژیک، ضمن تعریف آینده مطلوب و شناخت و ضعیت موجود، به تعیین نیازهای اجرا و براساس طرح ریزی صورت پذیرفته در مدل برنامه ریزی استراتژیک در حوزه آموزش سازمان بپردازند و برای رفع موانع موجود درمسیر اجرا از این ابزار به گونهای مؤثر بهره برداری نمایند. در ادامه و در بخشهای تخصصی به موضوع آموزش و نقش آن در برنامه ریزی و توسعه بهره وری درسازمان بیشتر پرداخته میشود.
بخشی از کتاب : برنامه جامع تحول در اقتصاد دستگاهی
اثر : محسن لاسمی
استفاده از مطلب با ذکر منبع بلامانع است